be with you

می نویسم، برای تو...

be with you

می نویسم، برای تو...

برآ، ای آفتاب، ای توشه امید!

برآ، ای خوشه خورشید!

تو جوشان چشمه‌ای، من تشنه‌ای بی تاب.

برآ، سر‌ریز کن، تا جان شود سیراب.

 

چو پا در کام مرگی تندخو دارم،

چو در دل جنگ با اهریمنی پرخاش جو دارم،

به موج روشنایی شست و شو خواهم؛

ز گلبرگ تو، ای زرٌینه گل، من رنگ و بو خواهم.

 

شما، ای قله‌های سرکش خاموش،
که پیشانی به تندرهای سهم‌انگیز می‌سایید،

که بر ایوان شب دارید چشم انداز رؤیایی،

که سیمین پایه های روز زرٌین را به روی شانه می‌کوبید،

که ابر آتشین را در پناه خویش می‌گیرید؛

غرور و سربلندی هم شمارا باد!

امیدم را برافرازید،

چو پرچم‌ها که از باد سحرگاهان به سر دارید.

غرورم را نگه دارید،

بسان آن پلنگانی که در کوه و کمر دارید.

 

برآ، ای آفتاب، ای توشه امید!

برآ، ای خوشه خورشید...

...

نظرات 3 + ارسال نظر
سارا(سایبان عشق) سه‌شنبه 26 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 08:20 ق.ظ http://sayeban-eshgh.persianblog.com

سلام.
شعرت قشنگ بود.
منم برات آرزوی شادی و موفقیت می کنم.
در پناه حق

[ بدون نام ] چهارشنبه 27 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 04:19 ب.ظ http://enlil.blogsky.com

سلام
چه تی بایه؟
چه چه گنی؟
یه چیزی بگو ما هم بفهمیم...
یه مقدار آره ه ه ...
خودت که می دونی دیگه....

سید فنی پنج‌شنبه 28 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 08:39 ب.ظ

والله وبلاگ داشتیم تمام شد الان موجودی نداریم تقدیم کنیم شرمسار دوستانیم.
در هر صورت عملیات سرکشی به وبلاگ دوستان و صله رحم از واجبات مهم در ماه مبارک میباشد.
مخلصین له الدین.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد